آشپزخونه دوست داشتنی من

ما در قزوین باری ناهار رفتیم به رستوران نمونه

رستورانی شیک و خیلی شلوغ که بایست نوبت میز رزرو میکردین و تو اتاق انتظار مینشستین تا صداتون کنن

محیطش خیلی پر سر و صدا بود اما غذاهاش عالی بود عالی

همسر جان هم که الا و بلا من قیمه نثار میخورم و منم شیشلیک سفارش دادم

لقمه اول  رو که همسر جان نوش جان کرد یهو این شکلی شد : عجب چیزه محشریه

خلاصه روز بعد هم همینطورقیمه نثار و قیمه نثار خوریه ایشون ادامه داشت

و من بهش قول دادم که رسیدیم خونه حتما برات درست میکنم اما من که بلد نبودم

پس زنگ زدم به مربی آشپزی سنتیم  (سرکار خانم درودیان عزیز)و وبلاگ  :

 (آرزوی عزیزم)http://lazica.blogfa.com

 این غذا رو که درست کردم خیلی خوشمزه شد جای همه دوستان خالی

که بعد همسر عزیزتر از جان :

پس دستور تلفیقی از دستورات این دو عزیزه!

غذای سختی نیست اما اگه  یه کم تو تزیینش حوصله به خرج بدین بسیار

زیبا و شکیل و فوق مجلسی خواهد شد

دوستان گلم من جمعه دارم میرم تبریز و یه یک هفته ای نیستم اگه اونجا به اینترنت دسترسی داشتم حتما به کامنتهای پر محبتتون پاسخ خواهم داد

فکر کنم الآن اونورا خیلی سرد باشه یخ نزنیم خوبه

خوشتون میاد

دوستای قزوینی گلم !بعد ازینکه عاشق شهرتون شدم این غذا رو به

اندازه ای خیلی ناچیز تقدیم مهربونیاتون میکنم